باران رحمت الهی
از هرچه بگذریم از بارون نمیشه گذشت .
این اولین بارون پاییزی کیشه امیدوارم تداوم داشته باشه واخریش نباشه . من ولنا خیلی بارونو دوست داریم مخصوصاً اینکه بریم زیر بارون وخیس بشیم. لنا تا دید بارون میاد بدو بدو رفت تو حیاط ولی بدون چتر .
بارونهای کیشم خیلی خفن میبارن تند و سیل آسا ولی تایم اندک.
خلاصه هر چی گفتم چتر ببر گفت نه ولی مال عروسکمو میبرم
با هم بریم ادامه مطلب
چتر عروسکشو گرفته بود روی سر خودش ولی دوستش با چتر باباش امده بود.
بعد از تمام شدن بارون امد داخل خونه وگفت خیلی سرده
لنا در حال سفت کردن موهاش
دخملی همیشه دوست داره موهاشو محکم ببنده بعضی وقتا من دردم میگیره به جای لنا.
این سبد دسته دار شده کیف لنا البته ماله نخ وسوزنه ولی برای لنا ساک دستیه به قول خودش سبد مثل باربی ها تو قصر الماس
راستی این عکس اخریو خودش گفته بزارم چون میخواست دوستاش سبدشو ببینن