هدیه خاله بهار
این روز حدوداً 1 هفته بعد از عید قربانه . رفته بودیم با بهار بازار واسه خرید. ازاونجا که این لنا خانم ما عشقه رژلبه وما واسش نخریدیم شروع کرد به غر زدن وبهانه گیری . خودشم میدونه که من کوتاه نمیام به همین خاطر دست به دامن خاله بهار شد.
بهار هم بهش گفت اگه قول بده بیخیال رژلب بشه براش یه هدیه خوب میخره لنا هم سریع تسلیم شد.
از لنا پرسید چی بخرم برات لنا هم سریع گفت غاز باربی(گاز باربی). بهار هم بدون چون وچرا گفت چشم شما جون بخواه ونتیجه این گاز قشنگ شد
برای دیدن بقیه عکسهای غاز باربی تشریف بیارین ادامه مطلب
واقعا دست بهار جون درد نکنه خیلی قشنگه هم جای قابلمه چراغ داره روشن میشه هم مخزن آب داره واز شیرش آب میریزه
اینم عکس اخر لنا داره میبره کنار گاز آشپزخونه بزاره
اینم از این
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی